شب هفتمین بدر

✔️ در افسانه های کهن جنگل سیاه آمده است که در شب هفتمین بدر، لوک رب النوع شرارت روی زمین می آید. آن شب زمان جشن و شادی است. شبی برای آوازه خوانی و پایکوبی وشبی برای عشق...

بخشی از کتاب:
اکنون که به سن بیست و هفت سالگی رسیده ام، ماجرای خیالی دوران جوانی ام را در ذهن مجسم می کنم و تقریباً می توانم خود را متقاعد سازم که آن ماجرا اتفاق نیفتاده است. با این وجود، بعضی اوقات، حتی حالا، در نیمه های شب از خواب بیدار می شوم، زیرا در رویاهایم صدایی شنیده ام که نام مرا می خواند، و آن صدا، صدای فرزندم است. اما حالا من یک دخترِ خانه مانده در این شهرستان هستم ــ یا لااقل آنان که مرا می شناسند، چنین عقیده ای دارند ــ گرچه در اعماق وجودم، خودم را همسر یک مرد می دانم، حتی آن زمانی که از خود می پرسم: آیا دچار انحراف ذهنی بودم؟ آیا واقعاً حقیقت داشت ــ آن طور که آن ها کوشیدند مرا قانع کنند ــ من یک دختر خیال پرست و سر به هوا، مانند بسیاری دختران دیگرِ پیش از من، قربانی یک توطئه شده بودم و به خاطر این که نمی توانستم با حقیقت روبرو شوم، داستانی نامعقول جعل کرده بودم که کسی غیر از خودم نمی توانست آن را باور کند؟
از آن جایی که برایم اهمیتی حیاتی دارد که بدانم در شب هفتمین بدر واقعاً چه اتفاقی افتاد، تصمیم گرفته ام تا آن جا که به خاطر دارم جزء جزء وقایعی را که در آن شب روی داد شرح دهم، به این امید که با این کار حقایق آشکار شوند...

ویکتوریا هولت یکی از نامهای مستعار Eleanor Hibbert است و البته معروف ترینش.